جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عقارب: (تعداد کل: 2)

عقارب

[عَ رِ] (ع اِ) جِ عَقرب. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به عقرب شود : دبیب عقارب بلا و صریر جنادب هوا بیفتاد. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 436). به ضیافتخانهء عقارب نواهس و حیات لواحس شتافت. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 456). || سخن چینیها. (منتهی الارب). نمائم. (اقرب الموارد):...

عقارب

[عَ رِ] (اِخ) قبیله ای است که در قسمت جنوب جزیره العرب نزدیک عدن، سکونت دارند. (فرهنگ فارسی معین).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.