جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه طالبی: (تعداد کل: 10)

طالبی

[لِ] (اِ) قسمی خربزهء پیشرس شیرین و لطیف که درون سبز، یا زرد دارد. نوعی گرمک از جنسی شیرین تر و پرآب تر، و آن به اواخر بهار و اوایل تابستان، یک ماه و نیم الی دو ماه پیش از خربزه رسد.

طالبی

[لِ] (ص نسبی) نسبتی است بساداتی که از نسل امیرالمؤمنین علی علیه السلام یا از نسل برادران آن حضرت جعفر و عقیل باشند. (انساب سمعانی). || علوی. سید. ج، طالبیون که در حال نصب و جر «طالبیین» خوانند: و بین یدیه رجل من اشراف الطالبیین... فوجد اسم الطالبی فی الجرایه،...

طالبی

[لِ] (اِخ) شاعری است پارسی. او راست: بحرالمعاد فی ارشاد العباد، منظومه ای است پارسی که به سال 955 ه . ق. در سفر روم گفته است.

طالبی

[لِ] (اِخ) ابراهیم بن عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب طالبی (97 تا 145 ه . ق.)، یکی از امرای سادات دلاور که در بصره بر منصور عباسی خروج کرد، و چهارهزار تن جنگ آور با او بیعت کردند و منصور از وی در بیم شد و به...

طالبی

[لِ] (اِخ) اسماعیل بن یوسف بن ابراهیم بن عبدالله بن حسن بن علی بن ابیطالب، یکی از کسانی است که بمخالفت با خلفا برخاسته و به انقلاب دست یازیده است. وی به سال 251 ه . ق. در مکه قیام کرد و بر آن شهر استیلا یافت و والی آن...

طالبی

[لِ] (اِخ) حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابیطالب. از سادات بزرگوار و دلاور است. وی نزد مهدی عباسی آمد و مهدی چهل هزار دینار به او بخشید، ولی طالبی همهء آن مبلغ را در بغداد و کوفه به مردم بذل و بخشش کرد. آنگاه از...

طالبی

[لِ] (اِخ) یحیی بن عمر بن یحیی بن زیدبن علی بن حسین السبط. از کسانی است که به انقلاب دست یازیده و به مخالفت با خلفا برخاسته است. در سال 235 ه . ق. با متوکل عباسی بستیز برخاست و گروهی را گرد خویش فراهم آورد، ولی متوکل او را...

طالبی

[لِ] (اِخ) ابوالحسن علی بن زیدبن عیسی بن زیدبن عبدالله بن محمد بن عقیل بن ابی طالب الطالبی العقیلی الادیب الشافعی. حافظ ابوعبدالله الحاکم در تاریخ نیشابور نام او را آورده و گفته که: ابوالحسن عقیلی ادیب، در پایان زندگانی در رستاق بُست نیشابور سکونت گزید، و در مکه از...

طالبی

[لِ] (اِخ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت، شهرستان نیشابور در 12هزارگزی جنوب باختری چکنهء بالا. کوهستانی و معتدل با 691 تن سکنه. آب آن از قنات محصول آن غلات و تریاک. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

طالبی

[لِ] (اِخ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومهء شهرستان بیرجند. در 68هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل با 119 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و مالداری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.