جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه طاقه: (تعداد کل: 3)
طاقه
[قَ] (ع اِ) طاقت. رجوع به طاقت شود. || یک تار از ریسمان. (برهان) (غیاث اللغات). تار. لا. توی. یک تاه از رسن. (منتهی الارب). || یقال: طاقهُ ریحان. (منتهی الارب). یک شاخ از ریحان. یک طاقهء ریحان. || طاقه ای از زعفران. یک تا از آن. || لاغ. یک...
طاقه
[قَ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان زیلائی بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز در 26هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان و 4هزارگزی خاور مسجدسلیمان به لالی. سکنهء آن 50 نفر است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).