جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه صیدگر: (تعداد کل: 1)
صیدگر
[صَ / صِ گَ] (ص مرکب)صیدگیر. شکارچی. صیاد. شکارگر :
صیدگری بود عجب تیزبین
بادیه پیمای و مراحل گزین.نظامی.
صیدگری دام به صحرا کشید
بر سر ره رخت تمنا کشید.
میرخسرو (از آنندراج).
صیدگری بود عجب تیزبین
بادیه پیمای و مراحل گزین.نظامی.
صیدگری دام به صحرا کشید
بر سر ره رخت تمنا کشید.
میرخسرو (از آنندراج).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.