جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شمد: (تعداد کل: 2)
شمد
[شَ مَ] (اِ) شمذ. جنسی از نان نیکو و فراخ و سپید بود. (لغت فرس اسدی) (از فرهنگ اوبهی). در عربی سمید و سمیذ آمده بمعنی درمک و عثمانیان سِمِت گویند و گمان میکنم شمذ اصل این دو کلمهء فارسی و ترکی باشد. مصحف سمد است. اسدی شعر رودکی را...
شمد
[شَ مَ] (اِ) قطیفه و پارچهء نازکی از کتان که در وقت خوابیدن بر روی کشند. (ناظم الاطباء). گاز. پارچهء نازک که در اعتدال هوا به جای لحاف به روی کشند. پارچهء تنک پنبه ای که از آن پشه بند و روپوش تابستانی کنند و نیز خسته بندند. (یادداشت مؤلف).