جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شادکامه: (تعداد کل: 1)
شادکامه
[مَ / مِ] (ص مرکب) کامروا :
از بهر آنکه مال ده و شادکامه بود
بودند خلق زو بهمه وقت شادمان.
منوچهری.
|| (اِ مرکب) هنگامه و همهمه و غوغا. (ناظم الاطباء). || خشنودی از مصیبت و تشویش و اضطراب دشمن. (شعوری).
از بهر آنکه مال ده و شادکامه بود
بودند خلق زو بهمه وقت شادمان.
منوچهری.
|| (اِ مرکب) هنگامه و همهمه و غوغا. (ناظم الاطباء). || خشنودی از مصیبت و تشویش و اضطراب دشمن. (شعوری).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.