جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شادکام: (تعداد کل: 2)

شادکام

(ص مرکب) کامیاب. (فرهنگ نظام). فیروزمند. (آنندراج). کامروا. مظفر. منصور. (ناظم الاطباء). || خوشحال. شادمان. خرم. فَرِح :
تا بخانه برد زن را با دلام
شادمانه زن نشست و شادکام.رودکی.
و یکی فرزند او را نام ثومال و سخت شادکام بود و طرب دوست داشتی. (ترجمهء تاریخ طبری).
چنین گفت موبد که مردن بنام
به...

شادکام

(اِخ) نام برادر فریدون. (فرهنگ جهانگیری) (برهان قاطع) :
برادر دو بودش دو فرخ همال
ازو هر دو آزاده مهتر بسال
یکی بود از ایشان کیانوش نام
دگر نام پر مایهء شادکام.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج1 ص49).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.