جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه سواد: (تعداد کل: 5)

سواد

[سَ] (ع اِ) کالبد (منتهی الارب) (آنندراج) کالبد تن (مهذب الاسماء) (السامی ||) کرهء زمین زمین خاکی : سودای این سواد مکن بیش در دماغ تکلیف این کثیف منه بیش بر روانخاقانی || مال بسیار || سیاهی الوان (منتهی الارب) (آنندراج) سیاهی (دهار) : لبان لعل چون خون کبوتر سواد...

سواد

[سَ] (ع مص) خوردن آب که بر روی آن سواد بود (منتهی الارب).

سواد

[سُ] (ع اِ) بیماریی است مر انسان را || بیماریی است که گوسفندان را عارض شود || زردی رنگ || سبزی ناخن و جز آن (منتهی الارب) (آنندراج).

سواد

[سَ] (ع اِ) آواز (منتهی الارب) بانگ آواز صدا صوت (ناظم الاطباء).

سواد

[سَ] (اِخ) نام دو موضع است: یکی در نزدیکی بلقاء بمناسبت سیاهی سنگهایش چنین نام را به وی داده اند و دیگری عبارت از روستاهای عراق و ضیاعهائی که در عهد عمر بن خطاب بدست مسلمانان افتاده و بمناسبت نخلستانها و کشت زارهای سبز چنین نامی به آنها داده شده...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.