جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ساقه: (تعداد کل: 4)
ساقه
[قَ / قِ] (ع اِ) ساقه بازپسینان لشکر (مهذب الاسماء) دنبالهء لشکر (آنندراج) دنبالهء لشکر و فوج پسین از پنج فوج معینه که بترکی آن را چنداول گویند (غیاث از منتخب و مصطلحات) مایه دار (آنندراج) آنچه برپشت بود از لشکر مقابل مقدمه قسمتی از سپاه که مؤخر از همه...
ساقه
[قَ] (اِخ) قلعه ای است به یمن (شرح قاموس) (منتهی الارب) حصاری است در یمن از حصارهای ابین (معجم البلدان).
ساقه
[قَ / قِ] (اِخ) محلی است در 200 هزارگزی تهران میان قم و باغیک و آنجا ایستگاه راه آهن است.
ساقه
[قَ] (اِخ)( 1) قصبه ای است در جنوب حبشه واقع در ناحیهء لیمو، در کنار نهر کیبه و تجارت قهوه دارد (از قاموس الاعلام ترکی) Saka - (1).