جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه زیز: (تعداد کل: 2)
زیز
(اِ) ریزه های برف و برف ریزه ها باشد که از هوا بهنگام سرما بارد و آن را بعربی سقیطه گویند (برهان) (آنندراج) (از جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) سقیطه و برف ریزه هایی که در هنگام سرمای سخت بارد (ناظم الاطباء ||) جانوری هم هست کوچکتر از ملخ و شبها بانگ...
زیز
(اِخ) حمدالله مستوفی در ذکر مواضع فارس آرد: چرام و باز رنگ دو ناحیت است میان زیز و سمیرم لرستان (نزهه القلوب چ ( گای لیسترانج ج 3 ص 118.