جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ریح: (تعداد کل: 5)

ریح

(ع اِ) باد ج، اَرواح، اَریاح، رُیاح، ریَح جج، اَراویح، اَراییح (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) باد (ترجمان القرآن جرجانی) بادی که می وزد (ناظم الاطباء ||) بوی (آنندراج) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (ترجمان القرآن جرجانی) (از اقرب الموارد) بوی خواه خوش باشد و خواه ناخوش (از...

ریح

(ع مص) سخت باد گردیدن روز (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء ||) رسیدن باد چیزی را (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء ||) یافتن درخت باد را و برگ آوردن گرفتن آن (اقرب الموارد) (منتهی الارب ||) باد رسیده شدن چاه: ریح القدیر (مجهو) (از منتهی...

ریح

[یَ] (ع اِ) جِ ریح (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) رجوع به ریح شود.

ریح

[رَیْ یِ] (ع ص) یوم ریح؛ روز پاکیزه و خوش باد، و کذا مکان ریح و شی ء ریح؛ یعنی چیزی خوشبوی (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) روزی خوش (مهذب الاسماء).

ریح

(اِخ) لقب احمدبن محمد بن علوجهء (یا علویه) سیستانی، مکنی به ابوالعباس و معروف به جراب الدوله (یادداشت مؤلف) رجوع به احمدبن محمد شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.