جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رکود: (تعداد کل: 2)
رکود
[رُ] (ع مص) راست ایستادن ترازو (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از دهار) (از اقرب الموارد) ایستادن ترازو (تاج المصادربیهقی) (از المصادرزوزنی ||) آرمیدن و برجای بودن (منتهی الارب) (آنندراج) ایستادن آسودن (فرهنگ فارسی معین) آرمیدن قوم از آمد و شد در شب (ناظم الاطباء) آرام شدن آرام گرفتن برجای بودن...
رکود
[رَ] (ع ص، اِ) شتر ماده که پیوسته شیر دهد و قطع نکند || کاسهء پر (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد).