جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رنگ: (تعداد کل: 2)
رنگ
[رَ] (اِ) لون (برهان قاطع) اثر نور که بر ظاهر اجسام نمایشهای مختلف می دهد، بعربی لون گویند (فرهنگ نظام) لون یعنی اثر مخصوصی که در چشم از انعکاس اشعهء نور در روی اجسام پدید آید (ناظم الاطباء) آرنگ گون گونه (برهان قاطع) صِ بْغ (مهذب الاسماء) صِ باغ صِ...
رنگ
[رِ] (اِ) آهنگ مخصوص رقص آهنگی که بتوان با آن رقصید( 1) - یک رِنگی؛ آوازی که تابع یک مقام باشد مثل شهرآشوب (فرهنگ نظام) ( 1) - صاحب فرهنگ نظام گوید: در سانسکریت رنگ بمعنی رقص و بازی در نمایش است.