جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه راوی: (تعداد کل: 3)
راوی
(ع ص، اِ) نگهبان اسبان (منتهی الارب) (اقرب الموارد) آب دهندهء حیوانات (لغت محلی شوشتر، نسخهء خطی متعلق بکتابخانهء مؤلف) آب آورنده ج، روات راوون: روی علی اهله یا روی لهم؛ یعنی برای آنان آب آورد (از اقرب الموارد) نقل کنندهء سخن ج، روات راوون (از اقرب الموارد) بازگویندهء سخن...
راوی
است مرگ وی بسال 906 ه ق « اسرارالتنزیل » (اِخ) فخرالدین محمد بن محمد بن عمر از مفسران نامی و صاحب تفسیر معروف ( روی داده است (از قاموس الاعلام ترکی ج 3.