جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه ذهبی: (تعداد کل: 5)

ذهبی

[ذَ] (ع ص نسبی، اِ) منسوب به ذَهَب. از ذهب. از زر. زرّین. زرینه. || برنگ زر. زرین. زرینه. دینارگون.(1) || مارقشیشای ذهبی. رجوع به مارقشیشا شود. || زرگر.
(1) - Dore, ee.

ذهبی

[ذَ هَ] (اِخ) (ابوجعفر ال ...) در عیون الانباء آمده است: هو ابوجعفر احمدبن جرج کان فاضلا عالما بصناعه الطب جید المعرفه لها حسن التأتی فی اعمالها و خدم المنصور بالطب و کذلک ایضا خدم بعده للناصر ولده و کان یحضر مجلس المذاکره فی الادب و توفی ابوجعفر الذهبی بتلمسان...

ذهبی

[ذَ هَ] (اِخ) (احمد ال ...) نام یکی از شرفای فلالی بعد از اسماعیل السمین و پیش از عبدالله از 1139 تا 1141ه . ق.

ذهبی

[ذَ هَ] (اِخ) الشافعی (مصطفی) (1280)ه . ق. (1) مصطفی بن السید حنفی بن حسن الذهبی المصری مولداً و منشا. اخذ عن العلامه الدمنهوری و الفضل الفضالی و علیهما تخرج. و عن الحبر القویسنی و النور الشنواتی و غیرهما حتی برع فی اکثر الفنون و شاع فضله فی سائر الاقطار...

ذهبی

[ذَ هَ] (اِخ) محمد بن احمد. مکنی به ابی عبدالله و ملقب بشمس الدین و مشهور بذهبی. یکی از مشاهیر مورخین است. او راست تاریخی از ظهور اسلام تا سال 740 ه . ق. بنام تاریخ اسلام در دوازده مجلد. و این اثری مقبول و در غایت اعتبار است. و...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.