جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دوام: (تعداد کل: 4)
دوام
[دَ] (ع اِمص) پایداری ثبات پایندگی پیوستگی (یادداشت مؤلف) همیشگی (آنندراج) (السامی فی الاسامی) (دهار) : این کمال ملک او جوید به سعد از اختران وآن دوام عمر او خواهد به خیر از کردگار منوچهری وام جهان است ترا عمر تو وام جهان بر تو نماند دوامناصرخسرو دل بر تمام...
دوام
( [دَ] (ع مص) پایدار شدن پاییدن ماندن ایستادگی کردن (یادداشت مؤلف) همیشه بودن (ترجمان القرآن جرجانی ص 40 (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) همیشگی نمودن (منتهی الارب) (آنندراج (||) اصطلاح فلسفی) شمول نسبت چیزی و یا ممتنع « هر انسانی حیوان است » است در تمام زمانها و اوقات...
دوام
[دُ] (ع اِ) سرگیجه و دوار (یادداشت مؤلف) (از آنندراج) گردش سر (منتهی الارب).
دوام
[دُوْ وا] (ع اِ) جِ دُوّامَه (منتهی الارب) رجوع به دوامه شود.