جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه درآویخته: (تعداد کل: 1)
درآویخته
[دَ تَ / تِ] (ن مف مرکب)آویخته آویزان معلق : ماری دید در گردن همای پیچیده و سرش درآویخته (نوروزنامه) تو گفتی خردهء مینا بر خاکش ریخته است و عقد ثریا از تاکش درآویخته (گلستان) تَکعنش؛ درآویخته شدن پرندهء دام (از منتهی الارب).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.