جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه دخش: (تعداد کل: 3)
دخش
[دَ] (اِ) ابتدا کردن کار باشد گویند دخش بتو است؛ یعنی نخستین معامله با تست (فرهنگ اسدی) آغاز و ابتدا بود (جهانگیری) (آنندراج) (از انجمن آرا) آغاز کار (شرفنامهء منیری) ابتدا و آغاز کار و معامله با کسی باشد (برهان) ابتدا کردن بود (اوبهی) (حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی) سفته دشت:...
دخش
[دَ خَ] (ع مص) آگنده گوشت شدن (از اقرب الموارد) سطبر و درشت شدن پرگوشت شدن (آنندراج).
دخش
است (منتهی الارب) « دخس » [دُخْ خَ] (ع اِ) نوعی از ماهی بگفتهء ابن سیده، یا همان.