جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه داعی: (تعداد کل: 17)

داعی

(ع ص، اِ) دعاگوی دعاکننده (مهذب الاسماء) : ای ملکوت و ملک داعی درگاه تو ظل خدایی که باد فضل خدایت معین خاقانی ای داعی حضرت تو ایام گرچه نکنم دعا مقسمخاقانی مرا خدیو جهان دی مراغه ای میخواند ولیک هیچ بدان نوع و طبع داعی نیست خاقانی سالی نزاع...

داعی

(اِخ) از شاعران عثمانی و از منسوبان ایاس پاشا و مردی درویش نهاد بوده است و این دو شعر از جملهء اشعار اوست: دریغ اول نوجوانی بو جهاندن اجل پیکی ایریشوب قلیدی دعوت دعالر ایدوب آکاجان و و لدن دیدم تاریخ اوله روحنه رحمت (قاموس اعلام ترکی).

داعی

(اِخ) از شاعران عثمانی و از معاصران سلطان محمدخان ثانی و از مردم قسطمونیه است و این بیت او راست: ضرب آهم شوقدر سله لر ای ماه کوکی حشره دک دونر ایسه کیتمیه بر ذره کوکی (قاموس الاعلام ترکی).

داعی

(اِخ) از مردم استرآباد است و این بیت او راست: هردم ز هجر یار مرا چشم تر هنوز یعنی نکرده ام ز تو قطع نظر هنوز (از قاموس الاعلام ترکی) صاحب آتشکده نویسد: از حالش چیزی معلوم نیست و سوای این مطلع شعری قابل از او ملاحظه نشده و سپس...

داعی

(اِخ) از مردم سرخس خراسان بعهد شاه اسماعیل صفوی او راست: هردم از ناخن خراشم سینهء افکار را تا ز دل بیرون کنم غیر از خیال یار را (قاموس الاعلام ترکی).

داعی

(اِخ) اصل وی از انجدان توابع مذکوره است( 1) طبع خوشی دارد ازوست: آمدی رفت ز خود دل بکنارم بنشین بنشین تا بخود آید دل زارم بنشین دل من بردی و اینک پی جان آمده ای بنشین تا بتو آنهم بسپارم بنشین تا آن سر زلف تابدارش زده است ماند...

داعی

(اِخ) ظاهراً از مردم قرن هفتم هجری است مرحوم قزوینی در کتاب شدالازار حاشیهء ص 145 آرد: استاد فخرالدین ابومحمد احمدبن محمود (بنقل از طبقات القراء جزری ج 1 ص 138 ) بر اصحاب داعی قرائت کرده است و این فخرالدین ابومحمد در 18 ذی ( القعده سال 732 به...

داعی

(اِخ) رجوع به علی بن محمد داعی شود.

داعی

(اِ) (داع، و الاشهر داعی) لقبی بزرگان علویان راست به طبرستان و جز آن و گاهی داعی الی الحق گویند و داعی را در اشارت به ( رئیس اعلایشان بکار برند (النقود العربیه ص 135.

داعی

(اِخ) رجوع به یوسف الداعی شود.

داعی

(اِخ) ابن علی الحسینی، السید ابی الفضل، از مشایخ ابن شهر آشوب مازندرانی (روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات ( ص 611.

داعی

(اِخ) ابوعبدالله محمد بن زیدبن اسماعیل المعروف بحالب الحجاره (لشدته و قوته و صلابته) ابن الحسن بن زیده محمد بن اسماعیل بن الحسن بن زیدبن الحسن بن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ملقب به الداعی الی الحق پس از درگذشت برادرش حسن بن زید جای او را گرفت ابوالحسین احمدبن محمد...

داعی

(اِخ) (شاه) (یا داعی شیرازی) فخرالعارفین سیدنظام الدین محمودبن حسن الحسنی، ملقب به داعی الی الله، شاه داعی، داعی از سادات حسنی شیراز و از نوادگان داعی صغیر است داعی صغیر چهارمین امیر سلسلهء علویان طبرستان است مقتول 316 ه ق و از سادات حسنی است و ناچار نوادهء...

داعی

(اِخ) (مولانا) شاعری است نظام الدین علیشیر نوائی آرد: دایم الاوقات در سرخس بر سر مزار شیخ لقمان پرنده میبود و از روح او استفاضهء خیرات و فتوح مینمود و این مطلع از اوست: جستیم آن دهن را بالای چاه غبغب در خنده گفت آن مه آنجا که نیست مطلب...

داعی

(اِخ) (ملا) برادر ملک طیفور بیک و این ملک طیفور بیک از تلامذهء شیخ علی عبدالعال بوده است (آتشکدهء آذر ص 242 چ افست).

داعی

(اِخ) (مولانا) ملا میرک صادقی کتابدار آرد: فرزند مولانا ضمیری اصفهانی است جوانی بسیار بی قید و گمنام گذشته بود در بارهء او صدق کرده است و شعر چنین گوید: آمدی رفت ز دل صبر و « الولد سر ابیه » شاعر باهمت تنها وی را دیدیم و حدیث قرارم...

داعی

(اِخ) (مولانا ) محمد مؤمن، سیدی عالی گهر، فاضلی درویش سیر به اکثر کمالات متصف و ارباب کمال عصر بجلالت قدرش معترف مستغنی الالقاب و الاوصاف و مهذب الاخلاق چون مؤمن الطاق در ایمان طاق و اصل ایشان از عظمای سادات قم من محال تفرش قم و نعمت صحبت ایشان...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.