جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه خود: (تعداد کل: 4)

خود

[خَ] (ع ص، اِ) زن جوان نیک خلقت نازک اندام (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (اقرب الموارد) ج، خود، خودات.

خود

(ع اِ) جِ خَود (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خود

(اِ) مغفر کلاه سپاهی که از آهن و یا فلز دیگر سازند (ناظم الاطباء) کلاهی که در جنگ بر سر نهند خوی (فرهنگ اسدی نخجوانی) بیضه (یادداشت بخط مؤلف) : همان خود و مغفر هزارودویست بگنجور فرمود کَاکنون مایستفردوسی ز هر سو زبانه همی برکشید کسی خود و اسب و...

خود

[خوَدْ / خُ دْ] (ضمیر) با ثانی معدوله بمعنی او باشد چنانکه گویند خود داند یعنی او داند (برهان) ضمیر مشترک میان متکلم و مخاطب و غایب و همیشه مفرد آید: من خود آمدم، تو خود آمدی، او خود آمد، ما خود آمدیم، شما خود آمدید، ایشان خود آمدند (فرهنگ...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.