جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خنبک: (تعداد کل: 2)
خنبک
[خُمْ بَ] (اِمص) برهم زدگی کف های دست با اصول مطابق ساز (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری||) استهزاء مسخره (ناظم الاطباء (||) اِ) جامهء درشت و خشن که درویشان پوشند (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از انجمن آرای ناصری ||) تنبک دمبک (از ناظم الاطباء)...
خنبک
[خُمْ بُ] (اِخ) قریتی است از بدخشان (ناظم الاطباء).