جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خلاب: (تعداد کل: 3)
خلاب
[خَ] (اِ مرکب) گل و لای و آب که بهم آمیخته شده باشد (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) منجلاب لجن زار : زآن شراب اینکه تو داری چو خلابیست نبیذ در بهشت این همه عالم چو سرائیست خراب ناصرخسرو بزیر زانوی من خاک را خلاب کنند مسعودسعد کردم بدم نسیم...
خلاب
[خِ] (ع مص) مصدر دیگر خلب است (منتهی الارب) رجوع به خلب در این لغت نامه شود || مخالبه رجوع به مخالبه در این لغت نامه شود.
خلاب
[خَ لْ لا] (ع ص) مرد فریبندهء مکار دروغگو (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) بسیار فریبا (یادداشت بخط مؤلف).