جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه خطیب: (تعداد کل: 6)
خطیب
[خَ] (ع ص) خطبه خوان( 1) (منتهی الارب) آنکه خطبهء نماز می خواند (یادداشت بخط مؤلف) ج، خُطَباء : کانک قائم فیهم خطیباً و کلهم قیام للصلوهابن انباری ما بسازیم یکی مجلس امروزین روز چون برون آید از مسجد آدینه خطیب منوچهری رسم خطبه را و نماز را که خطیب...
خطیب
[خَطْ طی] (ع ص) مرد که خواستگاری زن کرده باشد (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (اقرب الموارد) ج، خِطِّیبون.
خطیب
[خَ] (اِخ) نام او داودبن یوسف الحنفی است و او راست: الفتاوی الغیاثیه: او این کتاب را بسلطان ابوالمظفر غیاث الدین یمین تقدیم کرد و درهامش آن فتاوای ابن نجیم یا الفتاوی الزینبیه در فقه حنفی است این کتاب با نفقهء فرج الله کردی در بولاق بسال 1322 ه ق...
خطیب
[خَ] (اِخ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در چهل وهشت هزارگزی باختر قره آغاج و 15 هزارگزی شوسهء مراغه بمیانه با 196 تن سکنه است آب آن از رودخانهء جیران و محصول آن غلات، نخود و بزرک می باشد شغل اهالی زراعت و از...
خطیب
[خَ] (اِخ) ابوالفتح بن عبدالقادربن صالح بن عبدالرحیم الخطیب ملقب به فاضل دمشقی وی بسال 1250 ه ق در دمشق زاده و بسال 1315 ه ق بهمان شهر درگذشت او راست مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر که حاوی پنج جزء و در خزانهء تیموریه بخط او ( موجود...