جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حین: (تعداد کل: 2)
حین
[حَ] (ع اِ) مرگ. (منتهی الارب) (آنندراج). هلاکی. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). هلاک. (اقرب الموارد). || بلا و آزمایش. (منتهی الارب). محنت. (اقرب الموارد). || (مص) نزدیک گشتن وقت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || رسیدن وقت. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). هنگام بودن. (المصادر زوزنی). || خشک گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب...
حین
(ع مص) نزدیک گشتن وقت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || رسیدن وقت. (منتهی الارب). رسیدن وقت نماز. (ناظم الاطباء). || خشک گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به حَین شود. || (اِ) روزگار. (منتهی الارب). || هنگام. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). وقت. (بحر الجواهر) (غیاث). گاه. زمان :
نبودی از این...
نبودی از این...