جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حکمه: (تعداد کل: 4)

حکمه

[حِ مَ] (ع اِ) رجوع به حکمت شود.

حکمه

[حَ کَ مَ] (ع اِ) کام لگام که در آن افسار باشد. (منتهی الارب). حلقهء آهنی که بر دهنهء لجام اسب کنند. کام. دهانه. حلقهء لگام. (از مهذب الاسماء). حلقهء لگام زیرین. احکام؛ حکمه بر سر اسب کردن. (تاج المصادر بیهقی). || پیش روی آدمی. || شأن آدمی و امر...

حکمه

[حَ مَ] (ع مص) لگام به دهن اسب کردن. || بازداشتن از کاری. (تاج المصادر بیهقی). || بازگشتن. رجوع.

حکمه

[حَ کَ مَ] (اِخ) نام هازل و دلقک ولیدبن عبدالملک.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.