جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حقی: (تعداد کل: 7)

حقی

[] (اِ) نوعی جامه : و ارمک سزای حقی و سقرلاط از ابریسک و کمای خطائی. (نظام قاری ص152).

حقی

[حُقْ قی] (ع اِ) نوعی خرما. (منتهی الارب).

حقی

[حُقْ قی ی] (ع اِ) جِ حقو. رجوع به حقو شود.

حقی

[حَقْ قی] (اِخ) ابراهیم. رجوع به ابراهیم حقی شود.

حقی

[حَقْ قی] (اِخ) اسماعیل. رجوع به اسماعیل حقی شود.

حقی

[حَقْ قی] (اِخ) سلیمان حقی بن محمد بن سلیمان الحنفی المشتهر بمفتی مدینه اسکیشهر. او راست: روح کلمه التفرید شرح کلمه التوحید، طبع حجر أستانه، به سال 1284 ه . ق. (از معجم المطبوعات).

حقی

[حَقْ قی] (اِخ) عبدالحق. یکی از علما و شعرای مشهور هندوستان است. تألیف ها و دیوانی مرتب دارد، مانند شروح مشکوه، سفرالسعاده، اخبارالاخیار و غیره. وی به سال 958 ه . ق. تولد یافت. و در زمان شاه جهان به سال 1052 ه . ق. در 94 سالگی درگذشت. از...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.