جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حسین: (تعداد کل: 333)

حسین

[حَ] (ع ص) صاحب جمال. حَسَن.

حسین

[حُ سَ] (ع ص مصغر) مصغر حسن. صاحب جمال. خوب. نیکو. خوبک. || آهنگی از موسیقی.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) دهی است به فاصلهء 53500گزی بطرف شمال شرق غوربند مربوط حکومت اعلی پروان که بین 68 درجه و 59 دقیقه و 24 ثانیهء طول البلد شرقی و 35 درجه و 6 دقیقه و 43 ثانیهء عرض البلد شمالی واقع است. (فرهنگ جغرافیایی افغانستان ج2).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بن حمزه بن خلیل. شرحی بر قصیدهء ابن سینا در نفس و روح و «اللاَلی» و «غایه الامانی» در شرح تصریف عزی زنجانی دارد که در رمضان 1000 ه . ق. نگاشته است. (هدیه العارفین ج1 ص320) (کشف الظنون).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بن احمد. رجوع به حسین نطنزی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بن خلیل مغلوی حسام الدین. او راست: شرح ارجوزهء سیوطی موسوم به التثبیت عند التبییت. (کشف الظنون ج1 ص344 چ استانبول).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بن زولاق. متوفی در 387 ه . ق. رجوع به ابن زولاق در همین لغت نامه و به کشف الظنون شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم بن معصوم. رجوع به حسین قزوینی شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم تفلیسی. رجوع به حبیش تفلیسی و مقدمهء این لغتنامه شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم دلویه ابوسهل مدینی، محدث اصفهانی است. (ذکر اخبار اصبهان ج1 ص280).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابراهیم غواص مکنی به ابومنصور سنجری سجزی. رجوع به حسین سنجری و کشف الظنون در ذیل «عیون التفاسیر» شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوبکر فخرالدین اشعری مکنی به ابوالمکارم و ملقب به عین الملک ممدوح محمد کاتب بلخی است. رجوع به فهرست لباب الالباب ج2 چ اروپا شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوبکر نحوی. رجوع به اسکندری شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوالرکب. رجوع به حسین بن قاضی عسکر شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوالزلال. رجوع به حسین کلابی بن عبدالرحیم شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوسعید. از حجاب مأمون عباسی بوده است. رجوع به التاج جاحظ ص49 شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابوغندر کوفی. او از امام صادق روایت دارد و صفوان بن یحیی از وی. (ذریعه ج2 ص147).

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن ابی منصور. رجوع به حسین بن علی بن ابومنصور شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن احمدبن بطویه مکنی به ابوعبدالله نحوی. اشعار وی در معجم الادباء ج4 ص3 آمده است و رجوع به روضات الجنات خوانساری ص238 شود.

حسین

[حُ سَ] (اِخ) ابن احمدبن جعفر مکنی به ابوعبدالله کوسج. محدث اصفهانی است. (ذکر اخبار اصبهان ج1 ص285).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.