جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه حسیس: (تعداد کل: 1)
حسیس
[حَ] (ع اِ) آواز نرم گذشتن چیزی که دیده نشود. (ترجمان عادل) (منتهی الارب). آواز نرم. صوت خَفی. || بانگ آتش. (مهذب الاسماء). بانگ کردن آتش. (زوزنی). || آواز جِن. || (ص) کشته شده. (منتهی الارب).
-جراد حسیس؛ ملخ مرده به سرما. (منتهی الارب).
-جراد حسیس؛ ملخ مرده به سرما. (منتهی الارب).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.