جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه حراقه: (تعداد کل: 3)

حراقه

[حَ قَ] (ع مص) حریق. آتش سوزی. سوختن: حراقهء نفت؛ نفت سوختن و نفت سوزی. حراقهء بارود؛ باروت سوزی. (دُزی). رجوع به حراقت شود.

حراقه

[حُ قَ] (ع اِ) زرگری. (دُزی). || سوختهء چقماق. || آنچه باقی مانده باشد از جامهء سوخته. (منتهی الارب). || شعله. (غیاث). || آنچه در هنگام خواندن افسونها بسوزند.

حراقه

[حَرْ را قَ] (ع اِ) جای سیاه زغال گران و گچ گران. || نوعی از کشتی ها که به وی نفت اندازی کنند بسوی دشمن. ج، حَرّاقات. (منتهی الارب). نوعی از کشتی که بدان در دریا بسوی دشمن آتش افکنند. نوعی کشتی. کشتیهای جنگی انواع بوده است، «شونه» که بزرگ...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.