جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه جواد: (تعداد کل: 5)
جواد
[جَ] (ع ص) سخی. مذکر و مؤنث در آن یکسان است. ج، اجواد، اجاود، جُوَداء، جُوَده، جود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || فرس جواد؛ اسب نیکوروی، و همچنین فرسه جواد. (منتهی الارب). اسب تندرو. (اقرب الموارد). اسب نیک رو. (ترجمان علامه). ج، جیاد، اجیاد، اجاوید. || دور: سرنا عقبهً...
جواد
[جَوْ وا] (ع ص) بسیارجود، و این بر خدا اطلاق گردد بخلاف سخی. (از اقرب الموارد). || سخی. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (منتهی الارب).
جواد
[جَ وادد] (ع اِ) جِ جادّه، بمعنی شاهراه ها. (آنندراج) (منتهی الارب). رجوع به جاده شود.
جواد
[جُ] (ع اِمص) تشنگی یا شدت تشنگی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (المنجد). عطش. (از اقرب الموارد).