جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جمهور: (تعداد کل: 2)

جمهور

[جُ] (ع اِ) ریگ تودهء بلند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || همهء مردم. (منتهی الارب). جل الناس و اشرافهم. (اقرب الموارد). توده. گروه. (فرهنگ فارسی معین). || معظم از هر چیز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). بخش اعظم یک چیز. (فرهنگ فارسی معین). ج، جماهیر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || حکومتی...

جمهور

[جُ] (اِخ) ابن مرار عجلی. سردار لشکر مسلمین در جنگ علیه سنباد مجوسی در زمان ابوجعفر منصور بود که سرانجام با ابومنصور بنای مخالفت گذاشت. ابومنصور بسال 138 ه .ق. محمد بن اشعث را بدفع جمهور نامزد کرد. جمهور از ری به اصفهان و از آنجا به آذربایجان فرار کرد...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.