جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه جمجمه: (تعداد کل: 2)

جمجمه

[جَ جَ مَ] (ع مص) سخن ناپیدا گفتن. (منتهی الارب). || پنهان داشتن چیزی در دل. || هلاک گردانیدن. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد).

جمجمه

[جُ جُ مَ] (ع اِ) کاسهء سر یا استخوانی که در آن دماغ است. ج، جمجم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || نوعی از پیمانه است. (منتهی الارب). || چاه در شوره زار. || قدح چوبین. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || چوب قلبه که در آن آهن تعبیه کنند. (منتهی الارب)....
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.