جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بید: (تعداد کل: 11)

بید

(اِ)(1) درختی است مشهور و آن را به عربی صفصاف خوانند. (برهان) (از ناظم الاطباء). درختی است از تیرهء بیدها و جنسهای بسیار دارد مانند سفید و زرد و بید معلق و همهء جنسهای این نوع دارای مادهء سالی سین(2) هستند که در مداوای درد مفاصل مؤثر است و ضد...

بید

(اِ) نام کرمی که قالی و کاغذ و پشمینه را خراب سازد. (غیاث). کرمکی را گویند که کاغذ و جامه های پشمین را ضایع کند و تباه سازد. (برهان) (آنندراج). کرمی که کاغذ و پارچه های پشمین را میخورد و تباه میسازد. (ناظم الاطباء). پت. سوس. دیوچه. (یادداشت مؤلف). نام...

بید

(اِخ) نام دیوی بود در مازندران که رستم او را کشت. (برهان). نام دیوی که با رستم در مازندران جنگید. (از ناظم الاطباء). نام دیوی از دیوان مازندران. (غیاث). نام دیوی از دیوان مازندران که رستم او را کشت. (آنندراج). اسم دیوی است مازندرانی. (از رشیدی). نام دیوی از دیوان...

بید

(اِخ) کتاب احکام دین هندویان. (ناظم الاطباء). بزبان هندی کتابی است مشتمل بر احکام دین هندوان و به اعتقاد ایشان کتاب آسمانی است. (برهان)(1). نام کتاب هنود که برهمنان آنرا کلام خدا گویند و آن در اصل یکی است مشتمل بر چهار دفتر و بهمین سبب چاربید گویند: اول رکهه...

بید

[بَ دَ] (ع اِ) اسمی است مبنی بر فتح و گاهی باء آن به میم تبدیل گردد، مید. بمعنی غیر و فرقی که با غیر دارد در این است که پیوسته با کلمهء «ان» و صله اش بکار رود دوم آنکه فقط در استثناء منقطع استعمال میشود و سوم آنکه...

بید

[بَ] (ع ص) ناخوب. هیچکاره: طعام بید؛ طعام هیچکاره. (منتهی الارب). طعام ردی و هیچکاره(1). (ناظم الاطباء).
(1) - طعام بید؛ ای ردی ء و در انگلیسی Bad، وبستر در ریشهء عربی این لغت تردید کرده و احتمال داده است که از انگلیسی ساکسونی Baedel بمعنی خنثی و آنرا با کلمهء...

بید

(ع اِ) جِ بیداء بر خلاف قیاس. (از لسان العرب) (منتهی الارب). رجوع به بیداء شود.

بید

[بَ] (ع مص) بود. بیاد. بواد. بیدوده. هلاک گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب). منقرض شدن. (از اقرب الموارد). انقطع و ذهب. (لسان العرب). و رجوع به مصادر مترادف کلمه شود.

بید

(اِخ) دهی از دهستان براکوه بخش جغتای شهرستان سبزوار با 1246 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج9).

بید

(اِخ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند با 171 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج9).

بید

(اِخ) ملقب به ونرابیلیس(1) (بمعنی معزز، محترم). متولد 673 و متوفای 735م. مورخ انگلیسی و عالم الهیات از راهبان بندیکتی و احتما در عصر خود داناترین مردم اروپای غربی بود. آثارش مشتمل بر خلاصه ای از معارف اروپائی آن عصر است، که به لاتینی نوشته شده و بارها ترجمه گردیده...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.