بید
[بَ دَ] (ع اِ) اسمی است مبنی بر فتح و گاهی باء آن به میم تبدیل گردد، مید. بمعنی غیر و فرقی که با غیر دارد در این است که پیوسته با کلمهء «ان» و صله اش بکار رود دوم آنکه فقط در استثناء منقطع استعمال میشود و سوم آنکه صفت چیزی قرار نمیگیرد. مانند هو کثیر المال بید انهُ بخیل؛ ای غیر انه بخیل. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب). در حدیث از رسول (ص): انا افصح العرب بید انی من قریش و نشأت فی بنی سعد. بید در این حدیث بمعنی غیر است. و در روایت دیگر از رسول اکرم (ص) نحن الاَخرون السابقون یوم القیامه بید انهم اوتوا الکتاب من قبلنا و اوتیناه من بعدهم. کسائی گوید بید در این حدیث بمعنی غیر است و دیگر گفته است که بمعنای «علی انهم» آمده است. (از لسان العرب). || بمعنای علی. (از لسان العرب) (منتهی الارب). انه کثیرالمال بید انه بخیل [ بمعنی علی انه بخیل ]. (ناظم الاطباء). || من أجْلِ. بائد. (منتهی الارب): انا افصح من نطق بالضاد بید انی من قریش. [ ای من اجل انی ]. (ناظم الاطباء).