جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بانه: (تعداد کل: 7)
بانه
[نَ] (اِ) موی زهار را گویند و آن جائی باشد در زیر ناف. (از آنندراج). عانه. (فرهنگ ضیاء). موی عانه. (از فرهنگ شعوری ج1 ورق 192). || شرمگاه: رکب اضز؛ بانهء سخت و تنگ. (منتهی الارب). زهار، و آن جایی باشد در زیر ناف متصل به شرم که موی از...
بانه
[نَ / نِ] (اِ) مابین. اثناء. || فرق. امتیاز. (آنندراج).
بانه
[نَ] (اِخ) دختر بهزبن حکیم. او روایت حدیث از برادرش عبدالملک بن بهزبن حکیم میکرد و حسین بن حسن بن حماد و هشام بن علی سیرافی و ابوبهز صقربن عبدالرحمن از او روایت کرده اند. (اعلام النساء ص108).
بانه
[نَ] (اِخ) دختر قتاده بن دمایه است و از پدرش روایت حدیث دارد. (اعلام النساء ص108).
بانه
[نَ] (اِخ) (عمروبن بانه) مغنی است مشهور به نوادر و غرائب. (از آنندراج).
بانه
[نَ / نِ] (اِخ) یکی از بلوک کردستان سنه. (جغرافیای تاریخی غرب ایران ص71 و 72). نام یکی از بخشهای شهرستان سقز است. این بخش در باختر شهرستان سقز واقع و حدود و مشخصات آن بشرح زیر است:
از طرف شمال به خط الرأس ارتفاعاتی که بین بخش بانه و بخش...
از طرف شمال به خط الرأس ارتفاعاتی که بین بخش بانه و بخش...