جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه بازی: (تعداد کل: 14)

بازی

(اِ) هر کار که مایهء سرگرمی باشد. رفتار کودکانه و غیر جدی برای سرگرمی. کار تفریحی. لَعب. (حاشیهء برهان قاطع). لهو :
سر شهریاران به رزم اندر است
ترا دل به بازی و بزم اندر است.فردوسی.
پس بازی گوی شد خسرو
بر یکی تازی اسب کُه پیکر.
فرخی (دیوان چ دبیرسیاقی ص 125).
جهان را نه...

بازی

[] (معرب، اِ) معرب باز، مرغ شکاری معروف باشد. (ناظم الاطباء). در عربی باز را گویند که طائر شکاری است. (غیاث اللغات). مرغی است شکاری. ج، بُزاه و اَبؤُز و بَؤُوْز [ بَ ءُ وْ ] و بیزان. (منتهی الارب). و قلقشندی در ذیل عنوان قسم دوم از جوارح، بزاه...

بازی

(اِخ) نام سلسلهء پنجم از سلسلهء سلاطین بابل که در حدود 1052 تا 1032 ق . م. در صفحات دریایی سلطنت کرده اند و این سلسله در حقیقت سلسلهء دوم دریایی بابل محسوب میشوند. در دورهء این سلسله، عیلام باز بابل را گرفت و یکی از پادشاهان عیلام بر تخت...

بازی

(ص نسبی) منسوب است به باز که قریه ای است از قرای مرو در هفت فرسخی آن. (سمعانی).

بازی

(اِخ) احمدبن محمد بن اسماعیل بازی از محدثان بود. وی در زمرهء محدثانی است که به بازیون مشهورند و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج العروس). رجوع به احمدبن محمد بن اسماعیل شود.

بازی

(اِخ) اسماعیل بن محمد بازی حنفی امام جامع الشاعره در زبیدی بود و از خاندان بازی بشمار میرود. و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوب است. (از تاج العروس).

بازی

(اِخ) حسین بن عمر بن نصر بازی موصلی، مکنی به ابو عبدالله، نسبت وی بجد اعلای او و از باز قریهء نزدیک مرو است. وی از شهده و پدرش عمر حدیث کرد و ببغداد رفت و آنگاه به حلب شد. وی بسال 552 ه . ق. در موصل متولد شد...

بازی

(اِخ) زیادبن ابراهیم ذهلی مروزی، مکنی به ابوابراهیم. از محدثان بود. وی در زمرهء محدثانی است که به بازیون مشهور و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج العروس) (معجم البلدان).

بازی

(اِخ) سلام بن سلیمان بازی از محدثان بود. وی در زمرهء محدثانی است که به بازیون مشهورند. و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج العروس).

بازی

(اِخ) محمد بن ابراهیم بن ابی یونس الفازی مروزی. از قریهء فاز (باز) از قراء مرو و از محدثان بود. (الانساب سمعانی ج2).

بازی

(اِخ) محمد بن حمدویه بن سهل عامری مطوعی بازی از محدثان بود. و از ابو داود روایت کرد و بسال 327 ه . ق. درگذشت. وی در زمرهء محدثانی بود که به بازیون مشهور و به باز قریه ای در شش فرسخی مرو منسوبند. (از تاج العروس).
- بنوالبازی؛ از قبایل...

بازی

(اِخ) محمد بن فضل بازی از محدثان بود. وی در زمرهء محدثانی است که به بازیون مشهورند و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج العروس).

بازی

(اِخ) محمد بن وکیع بن دواس بازی، مکنی به ابوبکر. منسوب به باز قریهء طوس بود. (تاج العروس) (معجم البلدان).

بازی

[ی ی] (اِخ)(1) ناحیه ای از آردن(2) در 4 کیلومتری سدان(3) که دارای 1413 تن جمعیت است.
(1) - Bazeilles.
(2) - Ardennes.
(3) - Sedan.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.