جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه امداد: (تعداد کل: 2)

امداد

[اِ] (ع مص، اِ مص) مهلت خواستن. (ناظم الاطباء). مهلت و زمان دادن و درنگ کردن از اجل معین. || یاری دادن لشکر را از غیر خود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گویند: اذا کثر شیئاً بنفسه قیل مده و اذا کثر بغیره امده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)....

امداد

[اَ] (ع اِ) جِ مدت. (ناظم الاطباء). || جِ مُدّ پیمانه ها. (اقرب الموارد). رجوع به مُدّ شود. || جِ مدد. یاران. (فرهنگ فارسی معین). || جِ مَدَد. (از اقرب الموارد). افواجی که پی در پی برسند. (حاشیهء کلیله و دمنه چ مینوی ص3) : عزایم پادشاهان را به امداد...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.