امداد

معنی امداد
[اَ] (ع اِ) جِ مدت. (ناظم الاطباء). || جِ مُدّ پیمانه ها. (اقرب الموارد). رجوع به مُدّ شود. || جِ مدد. یاران. (فرهنگ فارسی معین). || جِ مَدَد. (از اقرب الموارد). افواجی که پی در پی برسند. (حاشیهء کلیله و دمنه چ مینوی ص3) : عزایم پادشاهان را به امداد فتح مبین و تواتر نصر عزیز مؤید گردانیده. (کلیله و دمنه چ مینوی ص9). || مجازاً درود و سلام پیاپی. (از حاشیهء کلیله و دمنه، چ مینوی ص3) :درودی که امداد آن به امتداد روزگار متصل باشد. (کلیله و دمنه چ مینوی ص3). که امداد خیرات و اقسام سعادات بدو نزدیکتر که در کارها ثابت قدم باشد. (کلیله و دمنه ص41). که امداد خیر و سعادت بجانب او متصل گردد. (کلیله و دمنه ص265). و رجوع به مدد شود.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.