جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اعلام: (تعداد کل: 2)

اعلام

[اَ] (ع اِ) جِ عَلَم. علمهای فوج و بیرقها. (آنندراج). جِ عَلَم، درفش و پرچم. (منتهی الارب). جِ عَلَم، رایت. درفش. (از اقرب الموارد). علمها. درفشها. (ناظم الاطباء). تقول: هو من اعلام العلم الخافقه. (از اقرب الموارد). قلقشندی آرد: اعلام از اسباب پادشاهی و آن پرچمهایی است که پشت سر...

اعلام

[اِ] (ع مص) آگاهانیدن و آگاه گردانیدن. (آنندراج). آگاه گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). باخبر ساختن کسی را. و بدین معنی بنفسه متعدی است و بوسیلهء باء نیز متعدی شود. یقال: اعلمه الخبر و بالخبر. راغب گوید: «اعلم» و «علم» در اصل بیک معنی است جز آنکه اعلام به اخبار...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.