جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه اعزام: (تعداد کل: 1)

اعزام

[اِ] (از ع، اِمص) در تداول عامیانهء فارسی، فرستادن کسی یا کسانی را. (یادداشت بخط مؤلف).
- اعزام داشتن؛ فرستادن کسی یا کسانی را بجایی. روانه کردن.
- اعزام شدن؛ مأموریت یافتن کسی یا کسانی بجایی.
- اعزام کردن؛ گسیل داشتن. ارسال داشتن. فرستادن کسی یا کسانی پی کاری بجایی.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.