[اِ] (ع مص) آرام کردن. (منتهی الارب). آرامانیدن. (زوزنی). || بی حرکت ساختن حرف را. (منتهی الارب). بی حرکت کردن حرف. ساکن خواندن و بی حرکت ادا کردن حرفی. ضد قلقله. عبارت است از سلب حرکت در مواردی که حرف موقوفٌعلیه کسره یا فتحه یا ضمه داشته باشد، و حروف...
[اِ] (اِخ) دهی جزء دهستان کزاز سفلی بخش سره بند شهرستان اراک، در 24000 گزی شمال آستانه و 6000 گزی راه اراک به بروجرد. کوهستان، سردسیر. سکنه 797 تن. شیعه، فارسی. آب آن از رودخانهء دوآب و چشمه سراب. محصول آن غلات، چغندر قند، انگور، میوه جات. شغل اهالی زراعت...