جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آمنه: (تعداد کل: 2)
آمنه
[مَ نَ / نِ] (اِ) اَمَنه. پشتهء هیزم :
از آنکه گفتم کوه خشک مرا ملک است
بخشک چوبی مالک کشید بر دارم
هزار آمَنه(1) هیزم همه ز کوه خشک
نهاده اند در انبار و من در انبارم.سوزنی.
(1) - آمنه را در بیت سوزنی اَمْنهء نیز توان خواند. از این رو آمنه محتاج به...
از آنکه گفتم کوه خشک مرا ملک است
بخشک چوبی مالک کشید بر دارم
هزار آمَنه(1) هیزم همه ز کوه خشک
نهاده اند در انبار و من در انبارم.سوزنی.
(1) - آمنه را در بیت سوزنی اَمْنهء نیز توان خواند. از این رو آمنه محتاج به...
آمنه
[مِ نَ] (اِخ) نامی است زنان عرب را و ازجمله آمنهء بنت عبدالمطلب و آمنهء بنت وهب بن عبدمناف زوجهء عبدالله بن عبدالمطلب مادر رسول صلوات اللهعلیهما متوفّات 48 پیش از هجرت. و آمنهء بنت ابی سفیان، زوجهء پیغامبر صلوات الله علیه. و نام هفت صحابیه.