جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آفسانه: (تعداد کل: 1)
آفسانه
[نَ / نِ] (اِ) افسانه :
بدان بد کزین بد بهانه منم
سخن را نخست آفسانه منم.فردوسی.
آن موی که در ستایش آمد
زلف است و کله نه موی شانه
مردم جستم نه ریش و دستار
حکمت گفتم نه آفسانه.عمادی.
به پیش خلق شب و روز بر مناقب تست
مدارِ قصه و تاریخ و آفسانهء من.
سیف اسفرنگ.
بدان بد کزین بد بهانه منم
سخن را نخست آفسانه منم.فردوسی.
آن موی که در ستایش آمد
زلف است و کله نه موی شانه
مردم جستم نه ریش و دستار
حکمت گفتم نه آفسانه.عمادی.
به پیش خلق شب و روز بر مناقب تست
مدارِ قصه و تاریخ و آفسانهء من.
سیف اسفرنگ.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.