جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه آزرده: (تعداد کل: 1)
آزرده
[زَ دَ / دِ] (ن مف / نف) رنجیده. ملول. رَنجه. دلتنگ. آزاردیده. رنج دیده. زیان رسیده :
گر این خواسته زو پذیرم همه
ز من گردد آزرده شاه و رَمه.فردوسی.
بسی گشتم آزرده از روزگار
ببخشد گناه مرا شهریار.فردوسی.
همیشه بداندیشت آزرده باد
بدانش روان تو پرورده باد.فردوسی.
که آزرده گشته ست از تو پدر
یکی پوزش...
گر این خواسته زو پذیرم همه
ز من گردد آزرده شاه و رَمه.فردوسی.
بسی گشتم آزرده از روزگار
ببخشد گناه مرا شهریار.فردوسی.
همیشه بداندیشت آزرده باد
بدانش روان تو پرورده باد.فردوسی.
که آزرده گشته ست از تو پدر
یکی پوزش...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.