[دَ / دِ] (ن مف / نف) اسم مفعول از گیجیدن. (حاشیهء برهان قاطع چ معین). || به معنی دماغ پریشان شده. (برهان قاطع). پریشان شده. (ناظم الاطباء). پریشان خاطر. (انجمن آرا). || سراسیمه گشته و سرگردان و حیران گردیده. (برهان قاطع). سرگردان و حیران گردیده. (ناظم الاطباء). || کم...