گیجیده
[دَ / دِ] (ن مف / نف) اسم مفعول از گیجیدن. (حاشیهء برهان قاطع چ معین). || به معنی دماغ پریشان شده. (برهان قاطع). پریشان شده. (ناظم الاطباء). پریشان خاطر. (انجمن آرا). || سراسیمه گشته و سرگردان و حیران گردیده. (برهان قاطع). سرگردان و حیران گردیده. (ناظم الاطباء). || کم هوش. (انجمن آرا). رجوع به گیج شدن شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.