جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه گلک: (تعداد کل: 5)
گلک
[گُ لَ] (اِ مصغر) (از: گل + ک، پسوند تصغیر). (از حاشیهء برهان قاطع چ معین). مصغر گل است. (برهان) (آنندراج). || نوعی از صمغ است و آن از بوتهء خار جهودانه حاصل میشود و عربان عنزروت میگویند. (برهان) (آنندراج). آن صمغ را گوزده(1) نیز گویند. (آنندراج) (الفاظ الادویه). نوعی...
گلک
[گُ لَ] (اِ)(1) یکی از گیاهان بسیار مضر و انگل نباتات دیگر است و چون کلرفیل ندارد به ریشهء نباتات مختلف مخصوصاً گیاهانی که ساقه های نرم و پرآب دارند چسبیده، مواد غذایی را از آنها به دست می آورد و مزارع صیفی، از قبیل: کدو و خیار و هندوانه...
گلک
[] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان حومهء بخش مرکزی شهرستان ساوه. سکنهء آن 26 تن است. در تابستان ایل بغدادی شاهسون به کوههای این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج1).
گلک
[گِ لَ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهء بخش جویم شهرستان لار واقع در 24000گزی باختر جویم. دارای 60 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و صیفی است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالیبافی و راه آن فرعی است. مزرعهء کیتویه و کهری...