جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کرنده: (تعداد کل: 3)
کرنده
[ ] (اِ) کرند سفن. اسم هندی بیخ دارفلفل است. (فهرست مخزن الادویه).
کرنده
[کُ رَ دَ / دِ] (اِ) کرند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). میدان. (برهان) (آنندراج). میدان اسب دوانی. (ناظم الاطباء). || کرنگ. کرند. کرن. (حاشیهء برهان چ معین). رنگ مخصوص اسب. (برهان) (آنندراج). کران. (حاشیهء برهان چ معین). اسبی که رنگ آن زرد و بور باشد. (ناظم الاطباء). || حلقه و...