جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کدی: (تعداد کل: 9)
کدی
[کَدْیْ] (ع مص) کم خیر گردیدن یا کم ساختن دهش را. || بند کردن و مشغول داشتن کسی یا چیزی را. || خراشیدن روی کسی را. || تباه گشتن کشته. (زرع). (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). || کنده شدن ناخن انگشتان از کندن زمین. (منتهی الارب).
کدی
[کَ دا] (ع مص) گلوگرفته شدن به استخوان. (منتهی الارب). درماندن در گلو طعام و جز آن. (از اقرب الموارد). || تباه گردیدن معدهء شتر بچه از ناگوارد: کدی الفصیل. (منتهی الارب). نوشیدن بچه شتر شیر را و فاسد شدن درونش. (از اقرب الموارد). || کدی زده گردیدن بچه سگ....
کدی
[کُ دا] (ع اِ) جِ کُدیَه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به کدیه شود.
کدی
[کَ دا] (ع اِ) نوعی از بیماری سگ بچه و هو داء یأخذ الجراء خاصه یصیبها منه قی ء و سعال حتی یکوی بین عینیه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
کدی
[کَ] (از ع، اِمص) مأخوذ از تکدی عربی. گدایی. درخواست. سؤال :
موت را از غیب می کرد اوکدی
ان فی موتی حیاتی می زدی.مولوی.
موت را از غیب می کرد اوکدی
ان فی موتی حیاتی می زدی.مولوی.
کدی
[کُدْ دَی ی] (اِخ) کوهی است به اسفل مکه. خرج النبی صلی الله علیه و سلم منه. || کوهی است نزدیک عرفه. (منتهی الارب).
کدی
[کَ دی ی] (ع ص) کَدٍ. مشک بی بوی: مسک کدی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
کدی
[کَ دا] (ع اِ) شیر با خرما که بدان دختر را فربه نمایند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
کدی
[کَ دا] (اِخ) پشته ای است به طائف قال و غلط المتأخرون فی هذا التفصیل و اختلفوا فیه علی اکثر من ثلثین قولا. (منتهی الارب).