کدی
[کَ دا] (ع مص) گلوگرفته شدن به استخوان. (منتهی الارب). درماندن در گلو طعام و جز آن. (از اقرب الموارد). || تباه گردیدن معدهء شتر بچه از ناگوارد: کدی الفصیل. (منتهی الارب). نوشیدن بچه شتر شیر را و فاسد شدن درونش. (از اقرب الموارد). || کدی زده گردیدن بچه سگ. (منتهی الارب). به بیماری کدی مبتلا شدن بچه سگ و قی کردن و سرفه نمودن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).